فهرست مطالب:

وقتی 25000 بسته Jerky به سادگی کافی نیست
وقتی 25000 بسته Jerky به سادگی کافی نیست
Anonim

غذای امروز: موکاسین های شما.

یکی از خوشمزه‌ترین صبحانه‌هایی که تا به حال خوردم شامل روده‌های آب‌پز یک فوک خزدار بزرگ بود که مانند نان هات داگ از امتداد باز می‌شد و تکه‌هایی از فوک فوک در داخل آن پیچیده شده بود. طول یک پا، با ذوق و شوق.

پیتر استارک موکاسین

پیتر استارک Beef Jerky Survival OutsideOnline
پیتر استارک Beef Jerky Survival OutsideOnline

چگونه از اسکالپینگ زنده بمانیم

رابرت مکگی اسکالپینگ هندی ها
رابرت مکگی اسکالپینگ هندی ها

در یک روز فراموش شده در سال 1811، یک سر اسکالپ نه تنها غرب آمریکا را شکل می دهد، بلکه آینده ژئوپلیتیکی کل قاره آمریکای شمالی را از نو می سازد.

ما چندین روز را روی یخ های دریا در نزدیکی گرینلند شمالی با شکارچیان سنتی اینوئیت سپری می کردیم، که با سگ و گاهی با پای پیاده سفر می کردیم. در این منظره سفید خالص و یخ‌زده از یخ‌های دریا، سرچشمه‌های یخچال‌های طبیعی، و باد سرد، همراه با مقدار زیادی فعالیت بدنی، تصور یک کاسه گرانولا و شیر بدون چربی برای صبحانه غیرقابل خنده است. اولاً، به هر حال نمی‌توانستید اینجا غلات بکارید. دوم، شما آن را نمی خواستید. نه، چیزی که بدن میل می کرد، کالری های چربی خالص و بدون تقلب در فشرده ترین و پر انرژی ترین شکل آنها بود.

من همیشه به دوستان آگاه از وزن توصیه کرده‌ام که اگر می‌خواهید خیلی سریع وزن کم کنید، به کمپینگ زمستانی بروید و مسافت پیموده شده را با پای پیاده طی کنید. من از پنج روز کمپینگ زمستانی و اسکی در بک‌کانتری به خانه برگشتم و بعد از اولین دوش آب گرم، ظاهری لاغرتر را دیدم که در آینه حمام ایستاده است. مطالعات علمی انجام شده بر روی ماجراجویان در حال حرکت با پای پیاده در مناطق قطبی نشان می دهد که بدن مرد روزانه حدود 6000 کالری (در مقایسه با حدود 2200 کالری در حالت عادی) تحت این شرایط سخت و شدید یا حدود 9 وعده غذایی مربعی در روز مصرف می کند.

اگر آن 9 وعده غذایی مربعی یا معادل آن را نخورید (من کوهنوردان زمستانی را می شناسم که بطری های روغن زیتون را در پارک های خود حمل می کنند تا به عنوان سوخت بنوشند) و به سختی در این شرایط سرد به حرکت ادامه دهید، ابتدا یک کل از دست می دهید. وزن زیاد سپس شروع به زوال می کنید.

این خاطرات گرسنه در طول تحقیق و نگارش کتاب من، آستوریا، در مورد طرح عظیمی که توسط جان جاکوب آستور برای تأسیس اولین مستعمره آمریکا در ساحل غربی و یک امپراتوری تجاری فرا-اقیانوس آرام و فراجهانی راه اندازی شد، به ذهنم خطور کرد. اگر آخرین پست من (یا گزیده کتاب) را بخوانید، به یاد خواهید آورد که مهمانی عظیم اوورلند که آستور از نیویورک فرستاد، قرار بود از بیابان قاره غربی در مسیری که لوئیس و کلارک پنج سال قبل آتش زده بودند، عبور کند. اما با شنیدن داستان‌هایی در مورد وحشیگری سرخپوستان سیاه‌پا در سرچشمه میسوری، حزب Overland به سمت جنوب به سمت زمین‌های ناشناخته هزاران مایلی یا بیشتر منحرف شد.

این مهمانی عظیم 60 نفره که چیزی بین 10 تا 15 تن وسایل را با 115 اسب حمل می کردند و تا حدی پیاده می رفتند، از داکوتاها و وایومینگ امروزی و از محدوده بیگ هورن و رودخانه های باد عبور کردند. آنها برای شکار گاومیش توقف کردند، در دو تن گاومیش کوهان دار خشک شده خوابانیدند و با سرخپوستان شوشون معامله کردند تا یک تن دیگر یا تقریباً 25000 بسته به اصطلاح امروزی در فروشگاه‌های راحتی بخرند. بلافاصله پس از عبور از تتون ها، به رودخانه کوچکی رسیدند که معتقد بودند سرچشمه رودخانه کلمبیا است. چهل مسافر فرانسوی-کانادایی، که خوشحال بودند از اسب و پای پیاده بودند، پانزده قایق رانی غول‌پیکر از کنده‌های چوب پنبه ساختند، مهمانی هانت از آن بالا رفتند، حرکت کردند و به سمت چیزی که فکر می‌کردند اقیانوس آرام بود، نه چندان دور رفتند.

در حال حاضر اواخر فصل، پایان ماه اکتبر، به دلیل عجله های زودتر هانت بود. روز اول، همراه با آواز مسافران، آنها روی آب سریع اما آرام پرواز کردند و مسافت پیموده شده خوبی داشتند. روز دوم چند تفنگ زدند. روز سوم دو قایق باتلاقی شد. رودخانه هر روز بدتر می شد. در روز نهم، آنها به تپه ها و آبشارهای اصلی برخورد کردند. اولین مسافر غرق شد. آنها اکنون در یک دره گیر کرده بودند، زمستان در راه بود، و توسط یک دشت متروک گدازه احاطه شده بودند. اما بدترین آن این بود که یک مهمانی بزرگ برای غذا دادن، و علیرغم 25000 بسته جگرکی که چندین هفته قبل در آن گذاشته بودند، تقریباً غذایشان تمام شده بود.

مخارج کالری آنها بسیار زیاد بود. برگزاری یک مهمانی با این پنجاه نفر بزرگ، حالا در هوای سرد، و حالا با پای پیاده، به معنای کشتن و مصرف یک گاو کوهان دار یا گوزن بزرگ هر سه در چهار روز است. این تا حدی به این دلیل است که بیشتر بازی‌ها بسیار لاغر هستند و هر پوند فقط حدود 500-600 کالری دارد. ارتش ایالات متحده برای پیاده روی زمستانی حداقل 4500 کالری در روز توصیه می کند که معادل 6 تا 8 پوند گوشت شکار بدون چربی است.

برای بومیان آمریکا و کاشفان اولیه، گوشت چرب - گوشت چرب و ضایعاتی که دور می‌اندازیم - به‌طور قابل‌توجهی گوشتی بود که شکارچیان با ارزش‌تر بودند. این گوشت بود که شما را نگه می داشت، مانند غلات فوک که توسط شکارچیان اینویت مصرف می شود.

اما برای مهمانی هانت گوشت چرب پیدا نشد. اصلا گوشت نداره دشت گدازه بی آب بود. آن‌ها به گروه‌های کوچک‌تری تقسیم می‌شوند و تلوتلو می‌خوردند، خشک می‌شدند و گاهی ادرار خود را می‌نوشیدند. در نهایت این اتفاق افتاد، آنها کاملاً غذا نداشتند، آنها مجبور شدند تنها ماده خوراکی باقیمانده را بخورند: موکاسین های اضافی خود.

آنها احتمالاً آنها را یک شب در آب خیس کردند تا نرم شوند، آنها را بجوشانند و تکه تکه کنند، همانطور که مردم نیجریه وقتی پوست گاو به نام "پومو" را می خورند، که با بامیه و خمیر کاساوا به عنوان یک سوپ به عنوان سوپ درست می کنند. برای گوشت گاو گران قیمت با این حال، حتی در آن زمان نیز، مقرنس‌های کاشف ارزش کالری زیادی نداشتند. با داشتن یک اونس پوست تنها حدود 26 کالری (این بر اساس محتوای غذایی «پومو») و یک جفت موکاسین از پوست آهو یا گوزن با وزن تقریباً 16 اونس، کفش یک کاوشگر تنها 416 کالری برای او فراهم می کند. یا به سختی یکی از 9 وعده غذایی او در روز.

پیتر استارک یک نویسنده مستقل تمام وقت کتاب ها و مقالات غیرداستانی است که متخصص در تاریخچه ماجراجویی و اکتشاف است. آخرین کتاب او، آستوریا: جان جیکوب آستور و امپراتوری گمشده اقیانوس آرام توماس جفرسون؛ داستانی از ثروت، جاه طلبی و بقا، داستان دلخراش تلاش برای استقرار مستعمره ای شبیه به جیمزتاون در ساحل اقیانوس آرام را روایت می کند و در مارس 2014 توسط Ecco/HarperCollins منتشر خواهد شد.

توصیه شده: