2024 نویسنده: Graham Miers | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-02-24 23:40
فقط به این دلیل که شما آن را نمی بینید به این معنی نیست که اتفاق نمی افتد
آمریکایی ها در نادیده گرفتن موارد فوق العاده هستند: مرگ و میرهای ترافیکی، تیراندازی های دسته جمعی، تغییرات آب و هوایی، سرخک… اگر با تصورات قبلی یا باورهای بی اساس ما در تضاد باشد، ما آن را مانند یک قرار ملاقات می کنیم که خیلی سخت می شود. بنابراین جای تعجب نیست که وقتی صحبت از دوچرخه بهعنوان شکلی از حملونقل به میان میآید، اغلب ادراک، خطمشی و اجرای خود را بر اساس چیزی است که از دیدن آن خودداری میکنیم.
دوچرخه های الکترونیکی را در نظر بگیرید. از ژانویه 2018، شهر نیویورک به رهبری شهردار بیل دی بلازیو، جنگی نادرست را در مورد دوچرخه های الکترونیکی یا به طور خاص تر، افرادی که از آنها برای تحویل غذا برای امرار معاش استفاده می کنند، به راه انداخته است. دلیل ظاهری سرکوب این است که افرادی که دوچرخههای الکترونیکی دارند خطرناک هستند. با این حال، دادههای تصادف NYPD نشان میدهد که سال گذشته در شهر نیویورک، دوچرخههای الکترونیکی 32 نفر را در شهری بیش از هشت میلیون نفری مجروح کردند که از این تعداد صدمات، 23 نفر مربوط به خود دوچرخهسواران بودند.
به عبارت دیگر، غذایی که آنها تحویل میدهند خطرناکتر از دوچرخههایی است که سوار میشوند، زیرا هر کسی که سقف دهان خود را روی یک پیتزا داغ سوخته است، به راحتی این را تایید میکند.
با این وجود، زمانی که اخیراً با این واقعیت مواجه شد که داده های تصادف به هیچ وجه سرکوب او را تایید نمی کند، د بلازیو اصرار داشت افرادی که دوچرخه های الکترونیکی دارند خطرناک هستند. علاوه بر این، به عنوان مقایسه، او رانندگان را به عنوان نمونه هایی از مسئولیت پذیرفت. او خاطرنشان کرد: «شما نمیبینید که ماشینها زیاد در پیادهرو رانندگی میکنند.
این یک ادعای شگفتانگیز در شهری است که پارک کردن در پیادهرو یک بیماری همهگیر است، و خودروها مرتباً در ویترین فروشگاهها یا بالای سر مردم میپیچند زیرا راننده «گاز را با ترمز اشتباه گرفته است». و این حتی تمام معابر و خیابانها و پمپ بنزینها و پارکینگها را که در برخی محلهها راه رفتن در پیادهرو را تقریباً به اندازه راه رفتن در خیابان استرسزا میکنند، حساب نمیکنیم.
گفتن اینکه «ماشینها را زیاد در پیادهروها در شهر نیویورک نمیبینید» مانند این است که بگویید «شما امواجی را که در ساحل زیاد میکوبند نمیبینید» یا «شما هالیوود زیادی را نمیبینید». فیلمهایی که بر اساس کتابهای کمیک ساخته شدهاند.» فقط کسی که هرگز از پیادهروی شهر نیویورک برای پیادهروی استفاده نمیکند، چنین چیزی میگوید و نیویورکیها بلافاصله شروع به ارسال نمونههایی برای شهردار با استفاده از هشتگ #CarsOnSidewalks کردند. با این وجود، هیچ تصدیق شهرداری در راه نبود، و سرکوب دوچرخه های الکترونیکی هیچ نشانه ای از کاهش نشان نمی دهد.
نگرش شهردار نوع برخورد ما با دوچرخه و ایمنی ترافیک در این کشور است. علاوه بر این ناتوانی و/یا امتناع از به رسمیت شناختن رفتار مرگبار راننده، یکی دیگر از عواملی که به اجرای نادرست دوچرخه سوار کمک می کند، از قضا، این تصور غلط رایج است که هیچ قانونی برای دوچرخه سواران وجود ندارد. به نظر می رسد یک ماه نمی گذرد که خبری از طرح لایحه جدیدی برای صدور مجوز دوچرخه سواران یا ثبت نام دوچرخه توسط قانونگذار در جایی نباشد. اغلب تظاهر برای این صورتحسابها این است که درآمد به تامین مالی زیرساختهای دوچرخه کمک میکند، اما در نهایت این تلاشها به تصور کینه توزانه غیر دوچرخهسواران جلب میشود که دوچرخهسواران در وضعیت بیقانونی غیرقانونی کار میکنند و به نوعی از تهیه بلیط مصون هستند، زیرا مجوز ندارند. صفحات به پشت آنها بخیه شده است.
البته واقعیت این است که پلیس موفق می شود دوچرخه سواران را به خوبی بلیت بگیرد. در شهر نیویورک، اجرای قانون دوچرخه سواران به همراه سواری به طور پیوسته افزایش یافته است، و نیش زدن بلیط (گاهی اوقات برای «تخلفات» که حتی غیرقانونی نیستند) صرفاً یک واقعیت واقعی است. در ویرجینیا، آنها شما را با یک ماشین می زنند و سپس شما را بلیط می گیرند. در تامپا، اجرای دوچرخه ثابت شده است که یک تظاهر مفید برای پروفایل نژادی است.
مطمئناً، اگر هرگز سوار دوچرخه نشوید، به راحتی میتوان همه اینها را نادیده گرفت (و حتی اگر دوچرخهسواری میکنید، خیلی آسان است که متوجه نشوید شخص دیگری روی دوچرخه در حال گرفتن بلیط است)، اما فقط به این دلیل که نمیبینید. به این معنی نیست که این اتفاق نمی افتد شما هرگز موشهایی را که لعنتی میکنند نمیبینید، اما میتوانید مطمئن باشید که آنها با رها کردن این کار را انجام میدهند.
و البته وقتی صحبت از دوچرخه میشود، مهمترین چیزی که مردم نمیبینند این است که همه افرادی که در آنجا سوار آنها هستند.
و البته وقتی صحبت از دوچرخه میشود، مهمترین چیزی که مردم نمیبینند این است که همه افرادی که در آنجا سوار آنها هستند. یکی از شکایات رایج در مورد خطوط دوچرخه این است که "هیچ کس از آنها استفاده نمی کند"، که وقتی در نظر بگیرید که ما مشروط شده ایم که ترافیک و وسایل نقلیه موتوری ساکن را به عنوان "استفاده" ببینیم، به نوعی قابل درک است. از این گذشته، اگر دوچرخه سواری هر چند ثانیه یک بار در مسیر دوچرخه سواری ویز کند، ممکن است این تصور را به وجود بیاورید که فقط کمی از آن استفاده می شود. در همین حال، دسته ای از خودروها که در خیابان های شهر بیکار هستند، این تصور را ایجاد می کنند که ما به جاده های وسیع تری برای جا دادن آنها نیاز داریم، در حالی که در واقعیت مشکل این است که رانندگان آنها وسیله نقلیه اشتباهی را انتخاب کرده اند. ماشینها را بردارید و یک ترافیک شهری معمولی به تعداد انگشت شماری از انحرافات ختم میشود که به جایی نمیرسند. و با این حال شهرها همچنان به خودروها اولویت می دهند در حالی که مسیرهای دوچرخه را به حاشیه می برند، گویی این امر به نوعی باعث تقویت حرکت می شود. مثل این است که حمام خود را حول میل غیرقابل توضیح خود برای ریختن خربزه در توالت طراحی کنید.
اگر بخواهیم منصف باشیم، مانند همه انسانها، افراد دوچرخهسوار نیز بر اساس آنچه که نمیبینند، مفروضاتی را مطرح میکنند. به عنوان مثال، در شهر نیویورک، یک پاسخ رایج در بین دوچرخه سواران به تمام نیش زدن بلیط دوچرخه این است: "در مورد رانندگان چطور، چرا برای آنها بلیط نمی گیرید؟" واقعیت این است که NYPD رانندگان بلیط را انجام می دهد - فقط در بسیاری از موارد این همان نوع بیهوده بلیط ماهی در بشکه است که دوچرخه سواران تجربه می کنند. اغلب یک رزمناو پلیس نیویورک در کنار ساختمان من است و راننده ها را یکی یکی برای همان پیچ به چپ که احتمالاً اکثر آنها متوجه غیرقانونی بودن آن نمی دانستند، انتخاب می کند.
در همین حال، مانند خرید بلیط دوچرخه، این روش قدیمی اجرای عملاً هیچ کاری برای رفع مشکلات سیستمی که در وهله اول منجر به این نوع رفتار می شود، انجام نمی دهد. این یک بلیت فروشی دست ساز است، یک حرکت نشانه ای که بیهوده پیچیده و در نهایت بی معنی است و در عین حال این توهم را حفظ می کند که نظم حفظ می شود. تمام کارهای مرگباری که رانندگان انجام میدهند همچنان اتفاق میافتند، زیرا هیچکس آن را «نمیبیند».
ما در عصر دسترسی بیسابقه به دادهها زندگی میکنیم و زمان آن رسیده است که از آن استفاده کنیم. وقتی صحبت از دوچرخه سواران می شود، به همان اندازه که اروپاییان قرون وسطی در مورد میکروب ها بی اطلاع هستیم. اگر میخواهیم در طاعون مرگهای خیابانی ضربهای معنیدار ایجاد کنیم، باید شروع به کاوش در دنیای گستردهای کنیم که فراتر از شیشههای جلوی ما وجود دارد.
توصیه شده:
ژاکتی برای نادیده گرفتن بهار در
آوریل، برای برخی، به معنای مشاهده شادی بخش آن پیشگویان کوچک منفور پایان فصل اسکی است. اما در کوهستان، به خصوص این
آیا دویدن از راه دور باعث کاهش توده عضلانی می شود؟
می تواند، اما لازم نیست. اگر به دوندههایی نگاه میکنید که در ماراتنها تسلط دارند، مانند کنیاییها Mary Keitany و Wilson Kipsang، احتمالاً
سواران در طوفان: دوچرخه سواران کلرادو پس از سیل با هم می آیند
دوچرخه سواران کلرادو پس از وقوع سیل در محدوده فرانت رینگ، رفاقت جدیدی را به اشتراک می گذارند
جادوی تغییر دهنده زندگی نادیده گرفتن رتبه بندی ها
وقتی وارد کاری میشوید که فکر میکنید یک تجربه پنج ستاره است، آیا خودتان را برای ناامیدی آماده میکنید؟ من هم اینچنین فکر میکنم
این هنر زیبا باعث می شود تغییرات آب و هوایی احساسی احشایی شود
میامی اولین کسی خواهد بود که زمانی که جزر و مد افزایش نیافته است، می رود. یک هنرمند از نقاشیهای دیواری استفاده میکند تا این واقعیت را به واقعیت تبدیل کند