کتاب هایی که به شما کمک می کند وابستگی فنی خود را کاهش دهید
کتاب هایی که به شما کمک می کند وابستگی فنی خود را کاهش دهید
Anonim

چهار نویسنده در مورد توجه، لذت بردن از سکوت، خروج از شبکه و زندگی مسالمت آمیز با تکنولوژی

چند هفته پیش، به گونه ای عصبانی بودم که نمی توانستم توضیح دهم. سر من از چند هفته در جاده برای کار شنا می‌کرد، که هم به زمان زیاد و هم زمان کم با مردم تبدیل شد. هر چقدر هم که خوابیدم خسته بودم. همیشه داخل در چرخه: حذف اینستاگرام، سپس بارگیری مجدد اینستاگرام و بی حس شدن مغز با داستان های زندگی درخشان دیگران، احساس خجالت (برای همیشه تکرار می شود؟).

بنابراین یک شنبه بعدازظهر به خانه برگشتم، در حالی که از خودم ناراحت بودم و نمی خواستم کسی را به رفتارم تسلیم کنم، به تنهایی به سمت جنگل حرکت کردم. قوطی شراب، ساندویچ، لایه گرم، کتاب. به سمت جنوب از مسیر تاج اقیانوس آرام به سمت دریاچه ای که مطمئن بودم زیباست. کنار دریاچه، چادرم را برپا کردم و کیسه خوابم را تکان دادم، سپس روی چوبی نزدیک ساحل گل آلود نشستم و قوطی و کتاب را شکافتم.

حتی قبل از اینکه مقدمه را طی کنم، متوجه شدم که خوب انتخاب کرده ام. من فکر می‌کنم گاهی کتاب‌ها دقیقاً در زمان مناسب در زندگی شما ظاهر می‌شوند.

علیرغم عنوان تجویزی اش، کتاب «چگونه هیچ کاری نکنیم» نوشته جنی اودل یک کتاب خودیاری نیست. این یک نظریه انتقادی در مورد اقتصاد توجه است و اینکه چقدر راحت می‌توان از واقعیت دور شد به‌وسیله چرخش مداوم اینترنت و رسانه‌های اجتماعی، که به‌طور خاص طراحی شده‌اند تا از ابتدایی‌ترین غرایز ما استفاده کنند و ما را برای همیشه تازه‌سازی کنند. این در مورد این است که چگونه دنیای دیجیتال ما را از دنیای واقعی منحرف می کند و وقتی دیگر توجه نمی کنیم چه چیزهایی را از دست می دهیم.

هیچ‌کدام از اینها دقیقاً جدید نیستند، اما بزرگ‌ترین مقابله Odell با آن مسائل، دنیای طبیعی است: صرف زمان در بیرون از مشاهده، بنابراین شما دقیقاً می‌دانید که بوم‌شناسی محلی شما چگونه به نظر می‌رسد، چگونه به هم متصل می‌شود، و چگونه در طول زمان تغییر می‌کند. اودل که در کوپرتینوی کالیفرنیا بزرگ شد و اکنون در اوکلند زندگی می کند، در طبیعت وحشی منطقه خلیج می چرخد (به معنای واقعی کلمه و به معنای واقعی کلمه). او با رشد دره سیلیکون و فرسایش شهرهای کوچک و مناطق طبیعی، داستان های پرندگان محله و زمان در باغ گل رز محلی خود را می بافد.

Odell تنها کسی نیست که تلاش می‌کند تا متوجه شود که فن‌آوری و چگونه توانایی ما برای حضور را از بین می‌برد. اگر می‌خواهید عادت خود را کاملاً کاهش دهید، کتاب راه خانه اثر مارک بویل نگاهی به طرد کامل است. بویل که کتاب قبلی‌اش «مرد بی پول» درباره رهایی خود از پول نقد بود، در سال 2016 خانه‌داری را بدون فناوری در روستاهای ایرلند آغاز کرد. کتاب آن خارش‌های آشنای ثورویی را خراش می‌دهد، اما او به طرز جذابی در مورد زمانی که کار نمی‌کند - برای مثال راه‌هایی که می‌تواند بر یک رابطه تأثیر بگذارد - واضح است - و درس خوبی در مورد کنترل‌ها و تعادل‌های مدرنیته است.

اگر به این فکر می‌کنید که وقتی تمام حواس‌پرتی‌ها را حذف می‌کنید، واقعاً چه چیزی به دست می‌آورید، جین براکس مفهوم سکوت و چگونگی دریافت آن را دنبال می‌کند - از درد انزوای زندان گرفته تا لذت دوران راهب تراپیست توماس مرتون در سرزمین‌های دور. در سکوت. او به این می‌پردازد که سر و صدا از نظر روحی و جسمی با ما چه می‌کند، چگونه صداها را کالایی کرده‌ایم، و چه چیزی را در هر دو انتهای ثبت از دست می‌دهیم. مانند اودل، او سعی نمی‌کند سکوت را به خوب یا بد تقسیم کند، اما برای توجه به عناصر اطراف ما که روزهای ما را شکل می‌دهند، یک مورد کاملاً تعریف شده ایجاد می‌کند.

اگر چیزی کمی خودآموزتر و تجویزی‌تر می‌خواهید، کال نیوپورت، پروفسور علوم کامپیوتر، که با فناوری هک زندگی حرفه‌ای به‌وجود آورده است، اخیراً Digital Minimalism را منتشر کرده است. این راهنمای او برای کاهش تنها به فناوری ضروری است. ارزش کتاب بر تحلیل انتقادی او و روش‌هایی است که مغز علوم رایانه‌اش فناوری را به‌جای تجلیل از آن به عنوان ابزار جدا می‌کند. رویکرد او: از شر همه آن خلاص شوید، سپس عمداً چیزهایی را که واقعاً به شما خدمت می کنند، دوباره اضافه کنید.

سخت است بگوییم نقطه اوج تسخیر فناوری کجا می‌تواند باشد، یا اینکه قبلاً از آن عبور کرده‌ایم، اما همه این کتاب‌ها نتیجه یکسانی دارند: بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که سرعت خود را کم کنیم و حضور داشته باشیم. ما باید به مناظر اطرافمان و نحوه تغییر آن توجه کنیم، زیرا ما بر آن تأثیر می‌گذاریم - حتی اگر در منطقه قرار بگیریم - و ما را نیز تغییر می‌دهد.

وقتی خواب بودم، باران روی دریاچه جاری شد و صبح، با «چگونه هیچ کاری نکنیم» در چادر دراز کشیدم و به استراحتی در طوفان گوش دادم. برای اولین بار بعد از مدت ها، با نگرانی تلفنم را چک نکردم یا خودم را به خاطر زودتر بیدار نشدن سرزنش نکردم. من فقط موندم

توصیه شده: