فهرست مطالب:
2024 نویسنده: Graham Miers | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-02-24 23:48
اکثر افرادی که پای خود را از دست می دهند، رویای راه رفتن مجدد را در سر می پرورانند. برای ورزشکار تطبیقی جارم فرای، مخترع یک زانوی مصنوعی فنری که زندگی افراد قطع عضو را متحول میکند، تقریباً کافی نبود. او می خواست پرواز کند.
آنچه قرار بود باشد یک ویدئوی تبلیغاتی نظامی که تصاویری از تفنگداران دریایی ایالات متحده در حال گشت زنی در حال حفاظت از یک محله عراق در برابر شورشیان را نشان می دهد، اکنون در اینترنت وجود دارد، جایی که می توانید آخرین گام های گرت جونز را به عنوان یک مرد تمام بدن ببینید.
جارم فرای
گرت جونز
گرت جونز
جارم فرای
من این کار را انجام می دهم تا مردم را امیدوار کنم.
این کلیپ 15 ثانیه ای که در ژوئیه 2007 در شهر کرمه فیلمبرداری شد، کیفیت پایینی دارد. دانه دانه است، بیش از حد نوردهی شده است. اما درست در زیر ردیفی از درختان نخل که در باد می لرزند، در مقابل خانه ای بدون سقف به رنگ شن بیابان، می توانید سه تفنگدار دریایی را که در آرایش تاکتیکی راه می روند، M-16 را در کمرشان تشخیص دهید. زمانی که جاده یک بمب و سپس بمب دیگری فوران می کند، تفنگدار سرب تازه می خواهد از چارچوب خارج شود. توده های گرد و غباری از خاک کم رنگ، کف دست ها، آسمان آبی و تفنگدار شماره سه، سرجوخه جونز را محو می کند.
چیزی که نمی توانید ببینید این است که بعد از صحنه های گرافیکی مردانی که سعی می کنند یکی از خود را نجات دهند، اتفاق افتاده است. اغلب، هنگامی که بمبی با قدرت مستقیم در زیر یک مرد منفجر می شود، او هوشیاری خود را از دست می دهد، که اگر زنده بماند، او را از تکرار وقایع دوباره و دوباره باز می دارد. اما جونز هر لحظه را به یاد می آورد. جسد او در هوا پرواز می کند و در یک خندق آبیاری پر از آب گل آلود فرود می آید. خون او آب را به رنگ قرمز تیره تبدیل کرد. او به اندازه گرما احساس درد نمی کرد، گویی آتشی خروشان از درون او را فرا گرفته بود و گوشتش را به شعله تبدیل می کرد.
من چقدر بدم بد مرد خیلی بد است آیا من زندگی می کنم؟ من هم اینچنین فکر میکنم.
من هم اینچنین فکر میکنم.
در آن لحظه جونز، یک مسیحی مؤمن که یکی از تنها مردان جوخه خود بود که هر روز کتاب مقدس را می خواند، به یاد آورد که فراموش کرده بود قبل از گشت زنی دعا کند.
سوختگی و ترکش درجه سه در پای راست و ساعد چپ. یک تکه گوشت به اندازه یک توپ گلف در عضله سه سر چپ او وجود ندارد. تکه دوم از لات گم شده است. هر دو پرده گوش منفجر شد. از دست دادن خون بسیار زیاد که نیاز به 14 تزریق دارد.
بیشتر جراحات او، در عین حال که جدی بود، قابل کنترل بود. جای زخم وجود خواهد داشت، توانبخشی کار بزرگی است. با این حال، پای چپ او، یا آنچه از آن باقی مانده بود، به قول جونز «کاملاً جک خورده بود». جراحان نظامی یک نگاه کردند و تنها کاری را که می توانستند انجام دادند: آن را قطع کردند. جونز با شش اینچ از چیزی که افراد قطع عضو آن را "عضو باقی مانده" می نامند، باقی ماند، یک کنده به اندازه یک فلفل دلمه ای بزرگ. حالا سرجوخه باید با دو ترس بزرگ خود روبرو می شد. پزشکان به سرعت اولین مورد را رد کردند: بله، کاملاً، جونز هنوز هم میتواند بچهدار شود. سپس خبر بد: نه، او دیگر هرگز نمیتواند اسنوبرد برود، ورزشی که در 9 سالگی عاشق آن شد و در نوجوانی تمام پول و کمک هزینه ناهار خود را صرف آن کرد. به گفته پزشکان، اسنوبورد به ساختار پشتیبانی از دو پا، از عضلات و استخوان ها و مفاصلی نیاز دارد که جونز دیگر آن را نداشت. غیرممکن بود. جونز ماه های زیادی را در افسردگی سپری کرد.
چیزی که باعث میشود کاری که جونز در حال حاضر انجام میدهد نه تنها الهامبخش، بلکه نزدیک به معجزهآسا به نظر برسد.
فوریه 2009 است، تنها یک سال و نیم پس از انفجار، و جونز، 24 ساله، از من جلوتر است، همانطور که تمام صبح بوده است، وسط دویدن در بخار برتون خود حکاکی می کند. اما بیشتر او به لبههای دویدن چسبیده است و از دستاندازی به زمینی دیگر میپرد.
ما در تیمبرلاین هستیم، یک استراحتگاه قدیمی در جبهه جنوبی کوه هود اورگان. جونز در حال حاضر در یک پاس آخر هفته از مرکز رزمی نیروی زمینی نیروی دریایی، در تونتینین پالمز، کالیفرنیا، پایگاه خود تا پایان خدمت فعال خود است. اینجا جایی بود که او در کودکی اسنوبرد را یاد گرفت.
سرانجام، جونز در بالای تپهای میایستد که قبلاً صدها بار به آن تاج زده بود، سپس به یک برف کامل به ارتفاع 10 فوت در 30 یارد پایینتر اشاره میکند. او می گوید: "شما می توانید از آن پرواز کنید." و بعد دوباره رفت برای لحظهای میتوانم او را در هوا ببینم، در حالی که در پشت تپه ناپدید میشود، دستش را به سمت دماغه تختهاش میبرد.
در صورتی که واضح نباشد: افراد یک پا بدون زانو نباید قادر به انجام این کار باشند. از آنجایی که چهار و زانوهای آنها دست نخورده است، بسیاری از افراد قطع عضو زیر زانو یا BKs توانسته اند با استفاده از پای مصنوعی و تجهیزات استاندارد اسکی در سطح نسبتاً بالایی اسکی و اسنوبرد را انجام دهند. قطع عضو بالای زانو یا AK ها داستان متفاوتی است. مطمئناً، آنها میتوانستند اسکی کنند، یا با استفاده از یک اسکی آلپاین سه ردیاب با یک جفت گیرهدار یا روی صندلی روی یک اسکی مونو قرار بگیرند، و حتی میتوانستند در پارالمپیک شرکت کنند. اما فارغ از جزئیات آسیبهایشان، ورزشکاران سازگار، اصطلاح رایج و پذیرفتهشده اجتماعی برای ورزشکاران معلول، مدتهاست که در حاشیه فرهنگ اکشن-ورزشی آکروباتیکتر باقی ماندهاند. به نظر می رسد این به دلیل عدم تمایل به ضربه زدن به جعبه، کشیدن سوئیچ 360 یا پرتاب از صخره های 20 فوتی نبوده است. اساساً به دلیل کمبود تجهیزات بود که به آنها این امکان را می داد.
این واقعیتی است که جارم فرای، 31 ساله، سومین عضو اسکی ما، زمانی که 16 سال پیش پای چپ خود را بر اثر سرطان استخوان از دست داد، با آن مواجه شد. یک مورمون نرم زبان که اصالتاً اهل اسپرینگ ویل، یوتا، فرای است، نیز یک قطع عضو بالای زانو است. اما جونز و فرای بیش از همدلی خودکار دو نفری که شرایط فاسد مشابهی را پشت سر گذاشته اند، مشترک هستند. فرای مخترع XT9 است، یک زانوی مصنوعی پیشگامانه که برای افراد قطع عضو AK ساخته شده است، که جونز آن را زیر شلوار اسنوبرد خود با طرح کامو پوشیده است. (فرای که اخیراً آخرین زانوی موجود در انبار را فروخته است، امروز XT9 برای خود ندارد، بنابراین او فوقالعاده خوب اسکی میکند، ممکن است یک اسکی تکی با میلههای استاندارد اضافه کنم.)
حداقل 100 زانو مصنوعی مختلف برای افراد قطع عضو بالای زانو در دسترس است، اما همه آنها برای راه رفتن و تا حدی دویدن طراحی شده اند. آنها طوری طراحی شده اند که حرکت صاف و سهموی گام انسان را تقلید کنند.
XT9 کاملاً متفاوت است. به لطف یک فنر داخلی و پر تنش، "زانو" فرای به افراد قطع عضو اجازه می دهد تا دو کار مهم را انجام دهند که اکثر ما آنها را بدیهی می دانیم: فرورفتن (و سپس نگه داشتن) حالت نیمه خمیده، و جذب شوک ناشی از ضربه های سخت..
XT9 به افراد قطع عضو مانند جونز اجازه میدهد تا ورزشهایی را که قبلاً اسنوبورد، ویکبرد، کوهنوردی، موجسواری، موتور کراس و حتی تله اسکی غیرمجاز بوده دنبال کنند و در سطح بالایی انجام دهند. کرت کولیر، معاون یک شرکت پروتز مستقر در کالیفرنیا به نام Freedom Innovations LLC میگوید: «قبل از XT9، هیچ پروتزی وجود نداشت که به افراد قطع عضو بالای زانو واقعاً در این نوع ورزشها برتر باشد. SymbioTechs USA، شرکت Frye که در سال 2006 برای تولید و فروش XT9 تأسیس کرد، اکنون یک تجارت مرتب انجام می دهد و زانوهای خود را به ورزشکاران سازگار در سراسر جهان می فروشد، مانند اسکیت سوار رقابتی دنیل برت و نیکول راندی، یک اسنوبرد سوار 23 ساله که در آوریل سه نقره را در هاف پایپ، اسلوپ استایل و اسلالوم غول پیکر در تیم ملی USASA در کوه کپر به دست آورد.
وقتی فرای و من در پایین تپه به جونز رسیدیم، شلوارش دور قوزک پایش است و پروتزش را تنظیم می کند. پای راست او گوشتی است، داخل ران او کاملاً زخمی شده است. اما پای چپش تماما ماشینی است. از چکمهاش یک دکل تیتانیومی بیرون زده است که زمانی یک ساق پا در آن قرار داشت. ستون دیگری که به یک سوکت فیبر کربنی ساخته شده متصل است، جای استخوانهای پایین ران او را میگیرد. در بین آن ستونها، XT9 قرار دارد، سیمپیچهای شوک فولادی آن که توسط یک محفظه آلومینیومی مشکی مات ثابت شده است.
جونز کمربند کمری را محکم میکند که به نگه داشتن اندام باقیمانده او در حین اسنوبرد کمک میکند و در نهایت شلوارش را بالا میکشد. او با عصبانیت می گوید: «سرعت کافی نداشتم. "من باید دوباره آن را بزنم."
در سال 1993، جارم فرای در سن 14 سالگی هنگام چمنزنی چمن همسایهاش از شدت درد به زمین افتاد. اشعه ایکس یک سارکوم استخوانی تومور بدخیم تهاجمی به طول 2.5 اینچ را نشان داد که در زیر مفصل زانو او قرار داشت. انکولوژیست ها او را تحت یک رژیم نه ماهه شیمی درمانی قرار دادند. گاهی اوقات او روز خود را با سرفه کردن گلوله های موی خود شروع می کرد.
حتی پس از اینکه پزشکان پای او را درست از طریق مفصل زانو قطع کردند، فرای تقریباً در مورد تواناییاش برای لذت بردن از ورزشهای مورد علاقهاش خوشبین بود: او خود را در حال دوچرخهسواری کوهستانی یک ماه پس از عمل جراحی تصور کرد، زمانی که خود جدید و یک پاش همه چیز را گرد میکرد. دوستانش.
از سوی دیگر، پزشکان او، مانند جونز، به همان اندازه مصمم بودند که انتظارات او را کاهش دهند.
آیا می توانم بدوم؟ بعید است، اما می توانید راه بروید. آیا می توانم دوچرخه سواری کنم؟ نه احتمالا نه آیا می توانم اسنوبرد کنم؟ غیر ممکن
فرای از پذیرش ارزیابی آنها خودداری کرد. فرای به یاد می آورد: «من این احساس متمایز را داشتم که اگر پاهای آنها کار نمی کرد، من فقط پاهای خودم را می ساختم. این کاری بود که او همیشه انجام می داد. هنگامی که والدینش در سن 9 سالگی از خرید یک جفت مقرنس هندی برای او امتناع کردند، او عکسی را در یک دایره المعارف پیدا کرد و یک شبانه روزی را کشید که در آن یک الگو می کشید، سپس آن را از پارچه قهوه ای تیره بریده و دوخت. او برای اینکه گردوها را به سر عابران بکوبد، منجنیق را طراحی کرد که توسط سیمی که در سراسر پیاده رو پیچیده شده بود، فعال می شد. او یک کمان پولادی ساخت. وقتی 11 ساله بود، دوچرخههای خود و برادرش را جدا کرد، سوراخهایی روی قابها ایجاد کرد و دوباره آنها را وصل کرد تا یک دوچرخه پشت سر هم بسازد که هر دو بتوانند آن را هدایت کنند. برای کریسمس یک سال، پدرش برای او یک آهنگری سفارشی خرید که فرای از آن برای ساختن 15 شمشیر برای یک تولید محلی راهنمایی رومئو و ژولیت استفاده کرد.
در زمان جراحی فرای، محبوبترین پروتزها پروتزهایی بودند که باعث میشد افراد قطع عضو «عادی به نظر برسند». در حقیقت، روکشهای فوم لاستیکی زیر نور خورشید میدرخشیدند و به رنگ کرایولای زردآلو بودند. فرای از او متنفر بود و علاوه بر این، آستین فوم لاستیکی او هنگام راه رفتن گود می زد: پا را بلند کنید، دم، دم. قدم به جلو، گوز بنابراین، یک شب، Frye تمام کف را قطع کرد. او می گوید: «من آن را به عنوان ماشینی که بخشی از بدن من است پذیرفتم. او همه چیز را سیاه کرد.
چند ماه پس از قطع عضو، فرای با مرکز ملی توانایی مستقر در پارک سیتی در یوتا به اسکی رفت. او خیلی خوب بود و خیلی زود برای تمرین با تیم ملی نوجوانان دعوت شد. در 16 سالگی، تنها در سال سوم خود به عنوان یک اسکی باز، در اسلالوم در رده چهاردهم ملی قرار گرفت.
به گفته مربیانش، او پتانسیل فوق العاده ای داشت. اما او علاقه ای نداشت. او متوجه شد که قرار گرفتن در بالای یک تریبون تقریباً آنقدر مهم نیست که به جهانی پر از شک و تردید ثابت کند که افراد قطع عضو بالای زانو می توانند کارهایی مانند علامت گذاری تلفنی انجام دهند. فرای میگوید: «مربیان من گفتند هیچ راهی برای کنترل ساق پا به قدرت چهارگانه نیاز نیست. این دقیقاً نوع پاسخی بود که بیشتر از همه به او انگیزه داد.
در ابتدا به نظر می رسید که حق با مربیان است. هنگامی که فرای سعی کرد روی پروتز راه رفتن خود علامت گذاری کند، اسکی به عقب پرواز کرد و او روی صورتش افتاد. در نهایت، با فشار دادن ماهیچهها تا سوختن و کنترل ذهنی تک تک حرکتهای بدن، او توانست با اطمینان به دوی آبی اسکی برود. اما او یک حرکت تند پاپ اند راک بود، خالی از لطف بی دردسری که در وهله اول او را جذب تله مارکینگ کرده بود.
سپس فرای دو سال بعد را به انجام کار تبلیغی در شمال انگلستان، ولز و جزیره من گذراند. تلاش اسکی او به حالت تعلیق درآمد. وقتی برگشت، به عنوان اپراتور آسانسور پارک سیتی مشغول به کار شد و دوباره به فکر معضل خود افتاد. یک روز متوجه شد که چیزی که یکی از آسانسورهای جداشدنی را به کابل نگه می دارد، یک جفت فنر گیره ای عظیم است. همین بود: چیزی که او نیاز داشت یک سیستم شوک بود که کار عضلات چهارگانه از دست رفته او را انجام دهد.
آن آخر هفته، فرای که تمام عمرش در خانه درس خوانده بود و هرگز در دوره کالج شرکت نکرده بود، به یک زباله دانی تعمیر خودرو سفر کرد. او یک فنر سوپاپ را از ماشین بیرون کشید، مقداری لوله چدنی خرید، همه چیز را پیچ و مهره کرد و به هم جوش داد، سپس مواد خام را در بدنه یک زانوی قدیمی در حال حرکت فرو کرد. نمونه اولیه شماره 1 کار کرد، اما فنر خیلی نرم بود.
سفر به یک فروشگاه دوچرخه محلی راه حل بهتری برای RockShox عقب به همراه داشت. در عرض چند هفته پس از اسکی روی نمونه اولیه شماره 2، او به آرامی پیچ ها را به هم متصل کرد. غریبه ها که متوجه نمی شدند او یک قطع عضو است، او را جستجو می کردند تا از روان بودن فرمش تعریف کنند.
نمونه اولیه شماره 3، که فرای یک دانشجوی مهندسی دانشگاه بریگام یانگ را برای کمک به ساخت آن متقاعد کرده بود، حتی چشمگیرتر بود. فرای علاوه بر اسکی تلهمارک، صخره نوردی را نیز آغاز کرده بود، اما پروتز قدیمی او اغلب از پایه های کوچکتر خارج می شد. شماره 3، که طراحی مسکن خود را نشان می داد که از قطعات آلومینیومی سبک وزن که حتی به لبه های کوچک چسبیده بود، جوش داده شده بود. او از توانایی انجام 5.9 صعود به مقیاس 5.11 رسید.
فرای اکنون میخواست که از نظر بصری جذابتر و بادوامتر باشد که به معنای حذف نقاط جوش است. اما وقتی دانشجوی BYU از ساخت نمونه اولیه شماره 4 التماس کرد، تصمیم گرفت خودش آن را ماشینکاری کند. او شروع به کار در یک مغازه فلزی محلی کرد، جایی که جوشکاری آلومینیوم و کار با ماشینهایی را که نرمافزار طراحی به کمک کامپیوتر را اجرا میکردند، آموخت. در شغل دوم خود، مغازه ای که قطعات سفارشی برای صنعت هوافضا می ساخت، متالورژی را آموخت. دو مغازه دیگر و تقریباً چهار سال بعد، او شش XT9 ساخت. در سال 2005، فرای اولین وب سایت خود را به یک مرد فرانسوی فروخت که مبلغ 2500 دلار را از طریق پی پال برای او ارسال کرد. درخواست ثبت اختراع شماره 20090037000، برای "مجموعه پروتز زانو و پا برای استفاده در فعالیت های ورزشی که در آن عضلات چهارسر ران به طور معمول برای پشتیبانی و عملکرد پویا استفاده می شود"، که او در ژوئن 2006 ارائه کرد، در حال بررسی است.
SYMBIOTECHS USA هنوز هم یک استارتاپ است. تا سه ماه پیش، زمانی که فرای یک دفتر داشت، خانهاش، یک مزرعه یک طبقه ساده در شهر کوچک مزرعهای دره ویلامت در آمیتی، اورگان (پاپ. 1، 467)، به عنوان دفتر مرکزی شرکت عمل میکرد. اتاق نشیمن مانند اتاق کنفرانس دو برابر شد، و زمانی که هوا برای ساخت XT9 در گاراژ خیلی سرد شد، عملیات به اتاق غذاخوری منتقل شد. فرای و دستیارش که اخیراً استخدام شده است، هر زانو را خودشان جمع می کنند. در طول مصاحبه ما، در حالی که همسرش سارا چرت می زد، وظیفه او این بود که جود بچه را روی پاهایش بپرد. یک بار او مجبور شد از وسط بپرد و به سمت اری دو ساله که در پشتی را باز کرده بود و به همراه دو بول تریر خانواده استافوردشایر، در حال ساخت خط لوله برای خیابان بود، بپرد. فرای SymbioTechs USA را با ارث 10000 دلاری در سال 2006 راهاندازی کرد. در آن زمان، او فکر کرد که باید دو دستگاه XT9 7،000 تا 9،000 دلاری خود را در ماه بفروشد تا بتواند مخارج زندگی خانوادهاش را تامین کند. او می دانست که بزرگترین چالشش یافتن مشتری خواهد بود.
لین فرین، پروتزیست مستقر در یوتا که هنوز سوکت های سفارشی را می سازد که فرای برای پای پیاده روی خود استفاده می کند، خاطرنشان می کند: «واقعیت این است که اکثر افراد قطع عضو فقط به بازگشت به فعالیت های روزانه مانند رفتن به فروشگاه مواد غذایی علاقه مند هستند. از حدود دو میلیون قطع عضو در ایالات متحده، تنها حدود 400000 نفر AK هستند، که به این معنی است که حتی اگر فرای زانوهای خود را در کشورهای دیگر بفروشد، XT9 را به زیرمجموعهای کوچک از بازاری کوچک میبرد. به علاوه هیچ تحقیقی وجود نداشت که نشان دهد افراد قطع عضو AK آنقدر تشنه علامت گذاری از راه دور، صخره نوردی یا اسنوبرد در لوله هستند که مایل باشند فقط برای امتحان کردن آن، چندین گرند را روی یک زانوی مصنوعی پایین بیاورند.
معلوم شد که در واقع تعداد کمی وجود دارد. سه سال بعد، اخبار مربوط به دستگاه او از طریق مسابقات ورزشی تطبیقی، کنوانسیونهای پروتز، کلیپهای یوتیوب، و وبلاگهای مربوط به افراد قطع عضو منتشر شد. اکنون فرای در حال تماس با افراد قطع عضو و پروتز در سراسر اروپا است و توزیع کنندگانی در نروژ، اسپانیا و بریتانیا دارد. تا آوریل، او در مجموع 163 اختراع خود را به اندازه کافی برای امرار معاش فروخت. ژانویه گذشته، بهترین ماه او تاکنون، 17 زانو فروخت و آنها را به خارج از کشور و به مکانهایی مانند مرکز پزشکی ارتش والتر رید در واشنگتن دی سی فرستاد.
دلیلی وجود دارد که باور کنیم این روند ادامه خواهد داشت. طی چند سال گذشته، فرهنگ ورزش های تطبیقی دستخوش تحولی جدی بوده است و بسیاری از افراد قطع عضو از XT9 به عنوان محصول این تکامل و کاتالیزور اصلی برای تغییرات بزرگتر در آینده استقبال می کنند.
دانیل گیل، یکی از بنیانگذاران گروه غیرانتفاعی حمایت از Adaptive Action Sports، می گوید: «فرای آن شخصی بود که در واقع روی جایی که ورزش های تطبیقی انجام می شود متمرکز بود. تعداد انگشت شماری از ورزش های دیگر که توسط کمیته پارالمپیک تایید شده است. از آنجایی که XT9 از رایانههایی استفاده نمیکند که در هنگام خیس شدن بچرخند، به موج سواران AK کمک کرده تا به بهترین فرم برسند و توسط ورزشکاران AK در مسابقات سنگ نوردی، ویک بورد و اسکیتبرد در بازیهای Extremity، X Games برای ورزشکاران سازگار استفاده شده است..
سال گذشته فدراسیون جهانی اسنوبرد اولین جام جهانی اسنوبرد تطبیقی خود را در Whistler-Blackcomb برگزار کرد و امسال جکسون هول اولین کمپ شیب دار و عمیق خود را به طور خاص برای ورزشکاران تطبیقی برگزار کرد. سپس اسکی بازانی مانند E. J. پوپلاوسکی، که چند روز پس از یک تصادف عجیب در مسابقات قهرمانی تله مارک اسکی آزاد ایالات متحده در کرستد بوت، کلرادو، پایش از بالای زانو قطع شد. او دیگر نمی تواند قطره های 50 فوتی بزند، اما وقتی روز پودری است، هنوز هم می تواند 20 فوتی با XT9 انجام دهد.
با این حال، در حالی که کسب و کار رشد متوسطی را تجربه می کند، Frye دقیقاً در خمیر غلت نمی خورد. اما برای او اشکالی ندارد. به هر حال، اگر او از آن دسته افرادی بود که به مفاهیم رؤیایی مانند تحلیل بازار و پیش بینی سودآوری دست می زد، هرگز از ابتدا وارد این تجارت نمی شد. او میگوید: «من این کار را انجام میدهم تا مردم را امیدوار کنم.
کامنتهایی از این دست معمولاً من را به وحشت میاندازند، اما فرای یکی از آن افراد نادری است که به نظر میرسد نیکی واقعی را ساطع میکند. او به نوعی موفق میشود بدون اینکه بهطور جدی به نظر برسد، «امید» و «الهام» و «قدرت باور» را ادامه دهد، گویی که قسمتهای زیادی از اپرا را تماشا کرده و حالا میخواهد این مرواریدهای درخشان خرد را با دنیا به اشتراک بگذارد.
طعنه آمیز است که آنچه که XT9 را به «انقلابی در پروتزها» تبدیل می کند، همانطور که شعار SymbioTechs USA اعلام می کند، یک مفهوم مهندسی جدید یا یک سیستم کامپیوتری جدید نیست، بلکه بازگشت به سادگی است. فرای فقط زحمت کشید و این استعداد را داشت که مشکلی را حل کند که دیگران حتی آن را تشخیص نمی دادند.
به همین دلیل است که برای فرای تعجب آور بود، که خود را «نوع خوشبین نهایی می توان انجام داد»، که سبک تفکر او محدودیت هایی داشت.فرای تماس یک پروتز در مرکز پزشکی نیروی دریایی سن دیگو را به خوبی به خاطر میآورد که برای یک تفنگدار دریایی جوان، یک جانباز قطع عضو AK که از اسنوبرد ناامید بود، یک XT9 میخواست. وقتی فرای متوجه شد که آن مرد تنها شش اینچ از اندام باقی مانده دارد، فکر کرد، به هیچ وجه. تفنگدار دریایی حتی با XT9 عضله کافی در پای خود برای کنترل اسنوبرد ندارد. متاسفم، او به متخصص مصنوعی گفت، او فقط نمیخواست امید آن مرد را تقویت کند.
چند روز بعد، پروتز دوباره تماس گرفت. این تفنگدار مخصوصاً سرسخت بود و به نظر میرسید که کمی سرسخت باشد. فرای با اکراه برای او یک XT9 فرستاد. چند هفته بعد، متخصص پروتز با او تماس گرفت و گزارش داد که دو روز پس از دریافت XT9 خود، تفنگدار دریایی، سرجوخه ای به نام گرت جونز، به برکنریج پرواز کرده است. او داشت 180 می کشید.
فرای اکنون جونز را یکی از بزرگترین الهامبخشها و همچنین دوست خوب خود میداند. (و همسایه وقتی جونز وظیفه فعال خود را به پایان می رساند، در عرض سه ماه، به خانه برمی گردد، که به طور تصادفی به معنی دره ویلامت اورگان است.) بنابراین، وقتی جونز به شدت آن را به هم می زند، فرای مشکلی برای خندیدن ندارد. زمانی که دماغه تختهاش در هشت اینچ پودر خرد شده فرو میرود، او روی تپهای با خط همیشه سبز تاج زده است. فردی که دو پا دارد به راحتی از میان این مواد ماهیچه میگیرد، اما در مورد جونز، تودهای غیرمنتظره از پودر ممکن است سنگ باشد. بالاتنهاش فقط به جلو میرود، که مکشی که اندام او را در حفرهاش نگه میدارد میشکند و او را میفرستد که از تپه به پایین غلت بزند، یک توپ کارتونی از کرک سفید در حال پرواز. هنگامی که او سرانجام متوقف می شود، با رو به پایین، پای مصنوعی اش از بدنش جدا می شود و با زاویه ای عجیب در کنارش دراز می کشد.
اسکی بازان در حال گذر به وحشت می افتند. جونز آن را دوست دارد.
رفیق، پایم در آمد. رفیق، پای من کمکم کن لییییییییییییییییییییییییییییییی!
سپس جونز بیدرنگ برمیخیزد و شلوارش را رها میکند تا یک جیب خالی از فضایی که یک پا باید در آن قرار میگرفت، نمایان شود. او با بی حوصلگی، پروتز خود را از داخل شلوارش به سمت بالا می کشد، اندام خود را در سوکت پایین می آورد و با مهارت یک ورزشکار سه گانه که از شنا به دوچرخه می رود، کمربند کمرش را دوباره می بندد.
و سپس او رفته است. از نو. فرای پشت سرش است، روی اسکی تکی خود اسکی می کند، پای دیگرش چند اینچ بالاتر از برف معلق است.
توصیه شده:
آیا باید تعلیق بار را فدای یک بسته سبک تر کنم؟
مطمئن نیستم که بتوانم در گزارش مستقیم به شما کمک زیادی کنم، زیرا Ariel 75 (239 دلار؛ www.ospreypacks.com) یک بسته زنانه و نسبتاً جدید در بازار است. اما من
نظر شما در مورد بسته هایی با سیستم تعلیق مجزا چیست؟
جدا کردن بسته ها از سیستم تعلیق آنها ایده ای است که به نظر می رسد بسیار منطقی باشد. شما یک بسته تعلیق می خرید - بند شانه، کمربند لگن، پشت
حمل آسان: دو سیستم تعلیق کوله پشتی جدید
جام مقدس کولهپشتی یک سیستم تعلیق است که باعث میشود کولهتان را طوری حمل کنید که گویی اصلاً چیزی بر تن ندارید. این یک هدف تحسین برانگیز است
تعلیق دوچرخه شیطانی است
چرا اگر اجازه دهیم دوچرخه سواری، جامعه و کره زمین را نابود خواهد کرد
آیا تعلیق الکترونیکی فاکس هزاران ارزش دارد؟
ما یک آزمایش طولانی مدت قبل و بعد انجام دادیم تا متوجه شویم