فهرست مطالب:

یک شگفتی فوق‌العاده برای آموزش کشتی‌های کروز مورد استفاده قرار می‌گیرد
یک شگفتی فوق‌العاده برای آموزش کشتی‌های کروز مورد استفاده قرار می‌گیرد
Anonim

هر آنچه که باید در مورد تمرین در شرایط دشوار و برنده شدن در مسابقات کوهستانی بزرگ اروپایی بدانید

اگر زیاد سفر می‌کنید، احتمالاً می‌توانید با دشواری حفظ یک برنامه تمرینی ثابت در هنگام سفر احساس همدردی کنید. به همین دلیل است که همه ما می‌توانیم از اولترانر نایک، زک میلر، چیزی یاد بگیریم. این مرد 26 ساله پنسیلوانیایی که آخر هفته گذشته در یک ماراتن دشوار آلپاین معروف به Courmayeur-Champex-Chamonix (بخشی از آخر هفته سری UTMB) برنده شد، بیش از یک سال را در یک کشتی تفریحی به زندگی و تمرین پرداخت.

میلر پس از پشت سر گذاشتن زندگی دریایی، اکنون در ارتفاع بیش از 10000 فوتی در پیکس پیک، کلرادو زندگی می کند، جایی که در تمام طول سال به عنوان سرایدار در کمپ بار، یک پناهگاه کابین برای کوهنوردان و دوندگان مسیر کار می کند. با او در مورد دویدن در مسیر صحبت کردیم و از فواید غیرمنتظره تمرین در دریاهای مواج مطلع شدیم.

تصویر
تصویر

آیا توانستید تغییراتی را ایجاد کنید؟ فواصل؟

بله، بنابراین خیلی کسل کننده بود که فقط روی تردمیل بروید و یک یا دو ساعت 7 مایل بدوید. این فقط مرگ است بنابراین تقریباً هر روز، من نوعی تمرین داشتم، چه دویدن پیشرفت، چه فرتلک، یا تمرین اینتروال، یا نوعی تپه، بازی با درجه تردمیل… هر روز متفاوت بود و گاهی کشتی تکان می خورد! اغلب، من فقط درجه را صاف می گذاشتم و وقتی کشتی تکان می خورد، سربالایی و سراشیبی را می رفتم. گاهی اوقات دریاها واقعاً مواج می‌شدند، بنابراین من همه جا را می‌لرزیدم و ایستادن فقط یک چالش بود. این یک عنصر کوچک اضافی به آموزش اضافه کرد.

توصیه ای به کسانی که می خواهند تمرینات خود را در سفر ادامه دهند؟

شما قطعا باید منظم باشید، اما من فکر می کنم یکی دیگر از چیزهای مهم این است که شما باید انعطاف پذیر باشید. برخی از مردم با روتین ها خیلی خوب عمل می کنند، و من نیز با روتین ها خوب عمل می کنم. اما نمی‌توانید اجازه دهید فقدان یک برنامه روتین شما را تحت فشار قرار دهد. شما باید تمایل داشته باشید که خود را وفق دهید و با آنچه دارید کار کنید. برخی از مردم فکر می کنند که نمی توانند برای یک مسابقه کوهستانی تمرین کنند زیرا در یک مکان کوهستانی زندگی نمی کنند - آنها فکر می کنند که به یک محیط تمرینی خاص نیاز دارند. اما من دوست دارم فکر کنم که تا زمانی که خلاق باشید، می توانید تقریباً برای هر چیزی با آنچه دارید آماده شوید. من هر روز کوه نداشتم، اما راه پله داشتم. بنابراین من از آن استفاده کردم. من نمی توانستم روی خشکی بدوم، اما یک تردمیل در دریا داشتم که به جلو و عقب تکان می خورد. همچنین مهم است که با تمرین خود هماهنگ باشید، اما بدانید که ممکن است دقیقاً زمانی که برنامه ریزی کرده اید اتفاق نیفتد. بعضی شب‌ها ساعت 2 صبح تمرین می‌کردم، چون در آن زمان بود که می‌توانستم آن‌ها را جا بدهم.

وقتی وارد زمین شدی چطور؟ جایی که دویدید که واقعاً متمایز بود؟

قطعا. بذار ببینم… نروژ یک نقطه برجسته بود. من کاملاً عاشق دویدن در نروژ بودم. ما از بسیاری از شهرهای آبدره بازدید کردیم و کوه های نروژ فوق العاده هستند. همچنین کوه های باورنکردنی در ایسلند وجود داشت. سایر موارد مورد علاقه Ushuaia، در انتهای جنوبی آمریکای جنوبی بود – که بسیار باورنکردنی بود، همانطور که کیپ تاون، آفریقای جنوبی بود. همچنین جزایر قناری.

آیا ایده ای دارید که در نهایت از چند کشور دیدن کردید؟

اوه مرد، من مسیر را گم کردم. نتونستم عددی بهت بگم

«در ایالات متحده، همه ما فقط در جنگل ناپدید می شویم و در نهایت یک ساعت بعد خونین و غرق در عرق بیرون می رویم. اما در اروپا از شهرها عبور می‌کنید و مردم بیرون می‌آیند و ازدحام می‌شود.»

حضور در تیم نایک تریل چگونه بود؟

عالی بوده من یک دونده بدون حمایت بودم و اکنون می توانم به سراسر جهان سفر کنم. من اساساً می توانم بزرگترین و رقابتی ترین مسابقات را انتخاب کنم و نایک به من کمک می کند تا به آنجا برسم. اما از همه چیز، بهترین بخش جو تیم است. ما حدود بیست ورزشکار، حدود نه یا ده مرد و زن داریم - نایک تعداد مساوی مرد و زن را اسپانسر می کند، که فوق العاده است. داشتن همه آن هم تیمی ها برای معاشرت و رفتن به مسابقات واقعاً سرگرم کننده است. آخر هفته گذشته در فرانسه گروه پنج ورزشکار خوبی داشتیم و سه نفر روی سکو رفتیم. اکنون USATF در حال ارائه این مسابقات قهرمانی ملی تیمی برای اولترانینگ است، بنابراین بچه‌های نایک در مورد ایده رقابت تیمی کل مشتاق هستند.

ما اخیرا مقاله ای در مورد دویدن در مسیر در مقابل دوی سنتی جاده و پیست منتشر کرده ایم. با توجه به رقابت در هر دو، به نظر شما چگونه این دو ورزش با هم مقایسه می شوند؟

چندی پیش مقاله ای خواندم که در آن بازخوردهایی از آلیشیا شای که در واقع یکی از هم تیمی های من در نایک تریل است، دریافت کردند. او برای استنفورد دوید و قبل از تبدیل شدن به دویدن در مسیر، یک گل میخ مطلق در جاده و پیست بود. آلیسیا این مقایسه را انجام داد که دویدن در جاده یا پیست مانند رانندگی خودکار است و دویدن در مسیر مانند رانندگی دستی است. در تریل دویدن، در حال بالا رفتن، پایین آمدن، پیچ خوردن، چرخش هستید… و ضربان قلب شما در حال نوسان است و کارهای مختلفی انجام می دهد. در حالی که دوندگان جاده و پیست خیلی بیشتر به تیراندازی با سرعت یکنواخت علاقه دارند - آنها می خواهند در مسابقه شرکت کنند و در 75 درصد اول مسابقه احساس راحتی کنند و فقط در حال گشت و گذار باشند و ضربان قلب بسیار ثابتی داشته باشند. در مسیر، ما دائماً در حال تغییر جهت هستیم، جابجایی و چرخش - سطح تلاش بسیار بالا و پایین است. در یک مسابقه کوهستانی یا مسیری، ممکن است در یک چهارم مایل اول مسابقه خود خط قرمز داشته باشید، و این لزوماً بد نیست، زیرا احتمال دارد که یک فرود داشته باشید و ضربان قلب شما پایین بیاید.

در مورد تمرین برای هر نوع دویدن چطور؟

بسیاری از آن بسیار شبیه است. مفاهیمی که برای دویدن در مسیر و جاده استفاده می‌کنید، که من در سال‌های اولیه یاد گرفتم، هنوز در مسیرها قابل اجرا هستند. شما هنوز هم می توانید در مسیر قرار بگیرید و 1000 متر را تکرار کنید و این برای دویدن در مسیر شما مفید است. اما ممکن است در مسیر حرکت کنید و حرکت های سه دقیقه ای را با درجه دوازده درصد در ارتفاع انجام دهید، و این نیز بسیار سودمند است. سرعت شما برای آن موج‌های سه دقیقه‌ای ممکن است خیلی سریع‌تر از مثلاً 6:30 مایل نباشد، که به نظر شوخی به نظر می‌رسد، اما ضربان قلب شما ممکن است به دلیل ارتفاع و زمین حتی بیشتر از آن باشد که در مسیر وجود دارد.. اما شما همچنان در تلاش هستید تا سیستم قلبی عروقی، آستانه لاکتات، VO2-max و همه اینها را آموزش دهید. همه آن مفاهیم هنوز یکسان هستند. نحوه اعمال این موارد متفاوت است. یکی دیگر از تفاوت های بزرگ دیگر در تمرین، که فکر می کنم بسیاری از اولترانرها به شما خواهند گفت، این است که ما باید تمرینات سراشیبی را انجام دهیم. در پیست و جاده، من به ندرت تمرینات خاصی را در سراشیبی انجام می دادم - شاید برخی از گام برداران در سراشیبی. اما، برای دویدن در کوهستان، ما در واقع بیرون می رویم و تمرینات خاصی را در سراشیبی انجام می دهیم، جایی که فقط چهار نفره خود را شکست می دهیم. شما باید به چهار ضربان خود بیاموزید که تمام این ضربات را تحمل کند، و باید به بدن خود بیاموزید که در سراشیبی کارآمد باشد، به خصوص در زمین های فنی.

مسابقه آخر هفته گذشته در کوه های آلپ چگونه بود؟ در مقایسه با مسابقاتی که در ایالات متحده انجام داده اید چگونه بود؟

مسابقه در کوه های آلپ باورنکردنی بود، مسیر، مناظر.. مشخصاً علامت‌گذاری دوره خارج از این دنیا بود.

به این معنا که خیلی راحت دنبال می شدند؟

بله، فوق العاده واضح است. شنیدم که یکی می‌گوید اگر در هر جایی از مسیر هستید و نمی‌توانید علامتی را ببینید، در واقع از مسیر خارج شده‌اید. به نظر می رسید هر 50 متر علامت گذاری می شد. هر جا که می‌توانستید خراب کنید، آنها واقعاً در علامت‌گذاری آن خوب عمل می‌کردند، بنابراین شما راه را اشتباه نرفتید که دنبال کردن آن بسیار آسان بود.

اما، بله، فضای آنجا شگفت انگیز بود. گاوها و بزها در میان کوه ها پرسه می زدند. ما دیدیم که یک دسته از بزها به شامونی برگشتند.

در مورد تماشاگران چطور؟

در ایالات متحده، ممکن است چند صد نفر در خط باشند، به یک تفنگ شلیک کنید، و همه ما در جنگل ناپدید می شویم و در نهایت چند ساعت بعد خونین و غرق در عرق می شویم. اما در اروپا از شهرها رد می شوید و مردم بیرون می آیند و ازدحام می کنید. مردم از گذرگاه ها بالا می روند تا شما را تشویق کنند. و در پایان، شاید یک چهارم مایل از میان مردم دیوار به دیوار دویدم. مثل اینکه دارید بوستون یا چیزی دیگر را تمام می کنید. اروپایی ها فقط عاشق کوهستان و اولترانینگ هستند، بنابراین، بله، جو آنجا واقعاً الکتریکی است.

آخرین سوال. آیا ما شاهد رقابت شما در چالش استقامتی North Face در ماه دسامبر خواهیم بود؟

آره حدس می‌زنم از نظر فنی هنوز باید وارد شوم و برای آن ثبت‌نام کنم، اما این هدف بزرگ بعدی من است.

توصیه شده: