2024 نویسنده: Graham Miers | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-02-25 00:07
یک درام جدید در AMC ترکیبی از تاریخ و فانتزی پیچیده است تا بدنام ترین سفر قطبی تاریخ را بازسازی کند.
در یک نقطه از قسمت آغازین نمایش جدید AMC The Terror، کاپیتان فرانسیس کروزیر به آب گلآلود قطب شمال که کشتی چوبی او را احاطه کرده است نگاه میکند. سال 1846 است، و کروزیر و مردانش در اعماق مجمع الجزایر یخ زده منطقه قطب شمال کانادا هستند و به دنبال گذرگاه شمال غربی از اروپا به آسیا هستند. آنها قبلاً بیش از یک سال از انگلیس دور بوده اند و در اولین زمستان منزوی خود سه مرد را به دلیل بیماری از دست دادند. اکنون دومین زمستان آنها در حال آمدن است و تعداد بیشتری از خدمه مریض می شوند. کروزیر می گوید: «این مکان ما را می خواهد که بمیریم.
رئیس او، سر جان فرانکلین، با غرور سرسختانه پاسخ میدهد: «دو هفته تا یافتن جام فاصله داریم. فرانکلین می بالد که کشتی ها تا کریسمس در هاوایی خواهند بود.
اسامی واقعی هستند، اما مبادله آنها تخیلی است. هیچ کس نمی داند چه کلماتی ممکن است بین این دو مرد رد شده باشد. فرانکلین و کروزیر، نفر دوم فرمانده، در ماه مه 1845 با 127 مرد دیگر با کشتی اربوس و ترور از انگلستان حرکت کردند و دیگر خبری از آنها نشد.
این باعث نشد که خالق سریال، دیوید کاجگانیچ، و تهیه کننده اجرایی، ریدلی اسکات، تصور کنند که چه اتفاقی می افتد. آنها از ماوراء طبیعی برای پر کردن جای خالی داستان بدنام ترین سفر قطبی تاریخ استفاده می کنند. نتیجه گیرا، تعلیقآمیز، و صادقانه بگویم، خونین و غمانگیز است. این یک درام دوره ای برای دوران The Walking Dead و The Purge است. تاریک و هیجان انگیز است و من را در فینال نگه داشت. (اما نه بدون اینکه رویاهای خیلی عجیبی به من بدهید.)
The Terror، بر اساس رمانی از دن سیمونز، در واقع در حال بهره برداری از یک تاریخ غنی است. از بین تمام کشتیهای اروپایی که در طول قرنها گذرگاه شمال غربی را جستوجو کردند، کشتیهای فرانکلین بسیار شناخته شدهترین هستند. آنها، حداقل در دنیای انگلیسی زبان، بسیار بیشتر از Gjoa اثر رولد آموندسن، اولین کشتی ای که واقعاً از این گذرگاه عبور کرد، مورد توجه قرار گرفته اند. (وقتی صحبت از قهرمانان قطبی به میان می آید، به نظر می رسد که ما اسرار خونین و قربانی های نجیب را به موفقیت واقعی ترجیح می دهیم.) اکسپدیشن پشت سر هم به دنبال آنها فرستاده شد، و نقشه قطب شمال را در حین حرکت آنها ترسیم کرد. از آن زمان کتاب به کتاب درباره سرنوشت آنها نوشته شده است.
سرانجام جستجوگران قبر سه ملوان را در جزیره بیچی پیدا کردند، جایی که اکسپدیشن اولین زمستان خود را در آنجا گذراند. (اجساد در جزیره بیچی که توسط یخهای دائمی محافظت میشوند، نبش قبر شده و برای سرنخهایی کالبد شکافی شدهاند.) اما از آنجا، مسیر تا حد زیادی سرد شد. پیام کوتاهی که در یک قفسه یافت شد، گفت که فرانکلین به همراه 23 نفر دیگر مرده است. مردان باقی مانده کشتی ها را که در یخ بی امان گیر افتاده بودند رها کرده بودند و سعی می کردند صدها مایل به سمت جنوب تا نزدیکترین شهرک تجاری پیاده روی کنند. بعداً، اینوئیتها داستانهایی از مردان در حال مرگ در راهپیمایی در سراسر جزیره پادشاه ویلیام گفتند، آخرین روزهای زندگی آنها با گرسنگی و آدمخواری مشخص شد - ادعاهایی که نیروی دریایی بریتانیا با عصبانیت آنها را رد کرد. اما دکمههای لباس نیروی دریایی، تکههای استخوان (برخی از آنها با چاقو گلولهشده بودند)، و بقایای دیگر در نهایت در آنجا پیدا شد. بیش از 150 سال بود که دو کشتی غرق شده پیدا شدند: Erebus در سال 2014 و ترور در سال 2016. هر دو تقریباً در همان جایی بودند که اینوئیت ها گفته بودند در تمام طول عمر بودند.
تئوری با تئوری در مورد اینکه چه چیزی اشتباه پیش رفت مبارزه می کند. اکسپدیشن مجهز به بهترین فناوری جهان ویکتوریایی بود که ارائه می کرد. آنها چندین سال غذای کنسرو شده تازه در کشتی داشتند. چگونه همه آنها مردند؟ مسمومیت با سرب بود؟ اسکوربوت؟ یک فاجعه غیر قابل پیش بینی؟ یا تکبر ساده در مواجهه با یکی از سخت ترین آب و هوای کره زمین؟
The Terror حول تکهها و تکههای داستان ساخته شده است که جستجوگران اصلی، مورخان، باستانشناسان پزشکی قانونی و دیگر کارشناسان در طول دههها توانستهاند آنها را با هم بسازند. علاقه مندان به فرانکلین از انتخاب لحظات حقیقت از داستان لذت خواهند برد. اما نبوغ نمایش این است که چگونه شکاف های عظیم دانش ما را پر می کند.
من مطمئن نبودم که چگونه می توان از مرگ آهسته و اجتناب ناپذیر بیش از 100 مرد در اثر گرسنگی و اسکوربوت تلویزیون قانع کننده ای ساخت، اما معلوم شد که خالق کاجگانیچ واقعاً تلاش نمی کند. در عوض، او یک داستان ترسناک فراطبیعی میچرخاند. از قسمت اول (که دوشنبه، 26 مارس، در 9/8 مرکزی پخش می شود)، لحن شوم است. همه چیز، از پارتیتور گرفته تا نورپردازی، حس دائمی پیشگویی را ایجاد می کند. ملوانان اربوس و ترور توسط رؤیاها، ارواح و هشدارها تسخیر شده اند. به زودی آنها توسط یک هیولای مرموز قطب شمال شکار و وحشیانه می شوند. در نهایت، آنها به یکدیگر تبدیل می شوند. آنها با فریاد و دعوا می میرند - به آرامی پیش نمی روند.
داستان اکسپدیشن گمشده فرانکلین همه این سال ها بعد توجه ما را به خود جلب می کند زیرا ما عاشق یک معمای خوب هستیم.
من هرگز درام دورهای را ندیدهام که خزنده و غم را به این شکل ترکیب کند. لهجههای انگلیسی شیک آشنا و لباسهای ویکتوریایی استادانه یک فیلم تاریخی بدیع و مناسب، بهطور غیرمنتظرهای با خون و رودههای ژانر اسلشر برخورد میکنند، و کنتراست فقط وحشت را تشدید میکند. این افسران خوب نیروی دریایی با سردوشهای طلایی خود نمیدانستند که در چه چیزی قرار دارند.
اما این غم بازیگری را تضعیف نمی کند. گروه اصلی کهنه سربازان بریتانیایی (آنها را در The Crown، Game of Thrones و Rome می شناسید) عالی است. در اوایل، The Terror روی ایجاد تنش بین فرانکلین بسیار خوش بین و کروزیر ترش و خسته تر تمرکز می کند، که به آرامی به نقش خود به عنوان قهرمان داستان تبدیل می شود. جرد هریس نقش کروزیر را در نقش مردی بازی میکند که به دلیل ناامیدیهای گذشته شکست خورده است، کاساندرا که هشدارهایش در مورد زمستان قطب شمال او را از همکارانش منزوی میکند. در حالی که کینه ها بین افسران در حال جوشیدن است، پارانویا در اتاق خدمه بالا می رود و یک مزاحم رده پایین به نام کورنلیوس هیکی ظرف را به هم می زند. (هیکی، با بازی آدام ناگایتیس، از آن دسته جاه طلب کاریزماتیکی است که واقعاً می خواهید ریشه یابی کنید تا زمانی که ناگهان این کار را نکنید.) دو پزشک کشتی، پل اصلی بین افسران و مردان هستند و مجروحان را مداوا می کنند. بدون در نظر گرفتن رتبه، و دستیار آنها، آناتومیست به نام هنری گودسر، قطب نمای اخلاقی نمایش است. بازیگر پل آماده، گودسیر را به طرز قانعکنندهای عصبی، مشتاق و مهربان میسازد که برای جهنمی که در آن زندگی میکند بسیار خوب است.
وقتی کروزیر میگوید قطب شمال میخواهد آنها بمیرند، البته اشتباه میکند. مناطق قطبی هر زمستان به سختی یخ نمی بندند فقط به خاطر مخالفت با کاشفان بریتانیایی و از بین بردن جاه طلبی های آنها. مردم همیشه به بیابان می روند و راه و زندگی خود را گم می کنند. اما این روح انتقام جویانه وحشی نیست که آنها را می کشد. اغلب، آنها به دلیل ناآگاهی، عدم آمادگی و/یا بدشانسی کشته می شوند. این درسی است که بارها آموخته ایم. با این حال، داستان اکسپدیشن گمشده فرانکلین همه این سال ها بعد توجه ما را به خود جلب می کند زیرا ما عاشق یک معمای خوب هستیم. The Terror کار می کند زیرا هیولاها و قتل هایی را به جای مرگ های احتمالی، در واقعیت، بسیار آهسته تر، کمتر دراماتیک تر و بیشتر عابران پیاده تداعی می کند. این نمایش با صحنه هایی از تاریک ترین زوایای تخیلات ما به پرسش بی پاسخ «چی شده؟» پاسخ می دهد. اگرچه (هشدار اسپویلر!) پایان داستان برای بیش از 150 سال شناخته شده است، نمایش موفق می شود یک سواری پرتنش و وحشی را تا پایان ایجاد کند.
توصیه شده:
جوانترین کاوشگر اسکی به قطب شمال
Https://www.youtube.com/embed/RcYRpM5jnDA ویدئویی از تمرین پارکر در لانگیربین قبل از تلاش برای یک نوجوان شانزده ساله در مارس 2010 در قطب شمال
دورترین شمال: یک اکسپدیشن قطب شمال که از گمنامی نجات یافته است
کتاب جدید تاد بالف داستان ماجراجویی میخگزینی قرن نوزدهمی را از زیر خاک بیرون میکشد، اما از دست رفته در تاریخ
ناسا مرمر سفید، تصویری شگفت انگیز با وضوح بالا از قطب شمال منتشر کرد
سنگ مرمر سفید. عکس: NASA/GSFC/Suomi NPP/Flickr تا به حال احتمالاً نام مرمر آبی، تصویر ترکیبی با وضوح فوق العاده بالا از زمین را شنیده اید. این نیست
معمای چشمه های آب گرم معمای: آیا ما آنها را تا سر حد مرگ دوست داریم؟
افراد مهمانی Conundrum Hot Springs، اواسط اوت. عکس: Will McGough نوشته Will McGough، Wake and Wander نشستن در آب تقریباً 100 درجه، در میان چندین
«چیزی جدید زیر آفتاب» یک معمای تغییرات آب و هوایی است که در هالیوود اتفاق میافتد
رمان جدید الکساندرا کلیمن، کالیفرنیایی فاجعهآمیز را تصور میکند که در آن همه آب مصنوعی مینوشند