2024 نویسنده: Graham Miers | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-02-25 00:08
تو برنده ای استراوا شما برنده می شوید.
شنبه زیبایی است و من به تازگی پس از یک مسابقه در پارک مرکزی به خانه برگشتم. من سعی میکنم دادههای Strava خود را همگامسازی کنم تا بتوانم نمایش گرافیکی تلاشهای ناچیز خود را بررسی کنم، اما به دلایلی همچنان پیام «آپلود در انتظار» دریافت میکنم. به جای اینکه تلفنم را کنار بگذارم و به مسائل مهم تری بپردازم، مانند جدا کردن خود از درخت بابونه و باز کردن آبجو برای دوش گرفتن، بارها و بارها مثل اینکه میخواهم بلیط تیلور سویفت را بگیرم، تازه میشوم.
*ضبط خراش* *فریز فریم*
پس چگونه به اینجا رسیدم؟
خوب، همه چیز از تابستان گذشته شروع شد. من سالها مسابقهدهنده بودم، اما وارد مرحلهای معمولی شده بودم که شامل اجتناب از Lycra و جستجوی خاک تا حد امکان بود. هر چند وقت یکبار به مسابقه دوچرخهسواری کوهستانی عجیب و غریب میپریدم، اما از زمانی که در سال 2014 مانند یک تخممرغ سرخشده از پشت گلدان سر خورده بودم، شمارهای را سنجاق نکرده بودم و روی یک جفت میله خم نشده بودم. یک کاردک
من از این سبک زندگی معمولی و نامرتب بسیار لذت بردم، دقیقاً مانند دنیل دی لوئیس که احتمالاً زمانی که به ایتالیا رفت تا پینه دوز شود. با این حال، راهرو درون نمرده بود. او فقط خفته بود زمانی که مارتین اسکورسیزی به یکباره آمد و به دی لوئیس این فرصت را داد که در حالی که لباس مجلسی به تن داشت در گنگز نیویورک، سر مردم فریاد بزند، او در نهایت دست به کار شد و دوباره به کار خود بازگشت. به همین ترتیب، بدون اینکه در آن لحظه من بدانم، این فقط یک مسئله زمان بود که کسی یا چیزی برای بیدار کردن رهروان درونی من بیدار شود.
آن چیزی استراوا بود.
سالها از استراوا اجتناب میکردم و آن را بهعنوان آینهای دستی برای خود شیفتهها نادیده میگرفتم، اما به طور فزایندهای برایم آشکار میشد که عمیقاً در مورد خود وسواسی عمیق خود انکار میکردم. علاوه بر این، من داشتم مثل یکی از آن آدمهای مزاحم ظاهر میشدم که هنوز به داشتن گوشی هوشمند لاف میزنند. بنابراین، دقیقا یک سال پیش، آن را مکش کردم و یک حساب کاربری Strava ایجاد کردم.
در ابتدا تغییر زیادی نکرد. به لطف همه آن دادهها، از تازگی تجربه دوباره سواریهایم پس از آن با جزئیات لذت بردم، اما روشی که به این سواریها نزدیک شدم (آهسته، عمدتا) یکسان باقی ماند. تا آنجا که به من مربوط می شد، آخرین مسابقه ام را انجام داده بودم و با دوچرخه فولادی به سمت غروب آفتاب می رفتم در حالی که کات آف می پوشیدم. به همین ترتیب، مطمئنم اولین باری که اسکورسیزی با دی لوئیس تماس گرفت، حتی به خود زحمت نداد که چکش پینهدوش را زمین بگذارد. من یک اسکار و یک بفتا دارم، لعنتی به چه کاری نیاز دارم که فیلم دیگری بسازم؟ حالا من را به حال خود رها کن تا این چکمه را بچرخانم.»
در نهایت، با ترکیب مناسب عناصر، می توانید هر کسی را به علاقه اصلی خود بازگردانید. برای دی لوئیس، ممکن است دورنمای همکاری با اسکورسیزی برای بیرون کشیدن او از روی نیمکت پینهدوز کافی نبوده باشد، اما یک چشم شیشهای خزنده و فرصت پرتاب چاقو به سمت مردم را پرتاب کنید و به توافق رسیدید. در مورد من، استراوا ممکن بود من را از چنگکهایم بیرون نبرد و به چوبهای بابونهام برگرداند، اما چند ماه بعد، یک دوچرخه چوبی نفیس را برای آزمایش تحویل گرفتم، و این مرا به این فکر انداخت: «مطمئناً لذتبخش خواهد بود. سعی کنید با این مسابقه مسابقه دهید."
شاید میتوانستم به تنهایی در برابر چرخیدن اغواکنندهی دندههای الکترونیکی و صدای جغجغهدار هدفمند چرخهای کربنی متحرک مقاومت کنم، اما حالا که آماده بودم و سیمکشی میکردم، عمیقاً به هم ریخته بودم. به لطف استراوا، میتوانستم هموطنان جادهای سابقم را ببینم که هنوز به صورت دایرهای چرخ میزنند، و مانند یک الکلی در حال بهبودی که از پنجره یک بار نگاه میکند، در حسرت پیوستن به آنها هستم. بنابراین، در ماه مارس بعد، در هوای 30 درجه زیر پوشش تاریکی به سمت پارک مرکزی میرفتم تا برای اولین بار در سالهای گذشته، یک ساعت آغازین را شروع کنم.
یک سال پس از پذیرش Strava من، چیزهای زیادی تغییر نکرده اند. برای یک چیز، من هنوز هم از مسابقه بدم می آید. من آن موقع می مکیدم، الان هم می مکم، و قصد دارم تا زمانی که بتوانم پایم را روی دوچرخه بیاندازم، به مکیدن ادامه دهم. برای دیگری، من هنوز هیچ هدف دوچرخه سواری ندارم. (مکیدن و نداشتن اهداف با هم همراه هستند.) مطمئناً، Strava بیشتر از آن می خواهد به من در این زمینه کمک کند - شما می توانید انواع اهداف و چالش ها را برای خود تعیین کنید - اما اگر من علاقه مند به علامت زدن جعبه ها و تعیین ضرب الاجل بودم، من از Strava به طور کلی صرف نظر می کنم و از TurboTax استفاده می کنم. من همچنان از سوار شدن بر مربی امتناع میکنم، و هرگز نمیتوانم مرا در حال ضبط دوچرخهسواریهای سیتی، دویدن در خواربارفروشی، یا تلاشهای چمنزنی خود بیابم. (این که چمن ندارم خیلی کمک می کند.)
چیزی که تغییر کرده این است که اکنون اذعان می کنم Strava واقعاً به من انگیزه می دهد که سوار شوم، ایده ای که همیشه به آن تمسخر می کردم زیرا سوارکاری همیشه فعالیت پیش فرض من بود. فقط چیزی در مورد دیدن مرتب سواری های من روی صفحه نمایش وجود دارد که باعث می شود بخواهم آنها را ثابت نگه دارم. فکر میکنم این همان انگیزه نگهدارنده مقعدی بود که باعث شد در جوانتر بودن رکوردهایم را با زحمت حروف الفبا بزنم، حتی با وجود اینکه صدای همه آنها دقیقاً یکسان بود («Exploited» قبل از «Extreme Noise Terror» آمده است)، یا، میدانید، ride road. دوچرخه، که مسلماً محفوظترین فعالیت در بین تمام موارد است.
انگیزهبخشتر، هرچند اعتراف برای من سختتر، این است که بهعنوان والدینی که ساعتهای سواری عجیبی دارند و از خانه کار میکنند، به مؤلفه اجتماعی که Strava ارائه میکند نیاز دارم. به همان اندازه که در سواریهای پرسهبازی انفرادیام لذت میبردم (و همچنان به شادی ادامه میدهم)، به نظر میرسد که هوس تعامل گاه و بیگاه با دیگر بزرگسالان همفکرم را دارم. و لباس پوشیدن یکسان به آنها، چرخیدن در دایره های دور، و نوشیدن قهوه با آنها پس از آن، این را ارائه می دهد. از این نظر، Strava به بازگرداندن تعادل به زندگی من کمک کرد. اکنون میدانم که در حالی که استراوا را به دلیل ضد اجتماعی بودن و خودپسندی بودن مورد سرزنش قرار داده بودم، این واقعاً راهی برای افراد پرمشغلهای است که دوچرخه سواری را دوست دارند تا با همدیگر رد و بدل کنند، و چه چیز بدی در آن وجود دارد؟
بنابراین، آیا استراوا در طول یک سال توانست مرا در تار و پود لایکرا به دام بیاندازد؟ مطمئنا، این کار را انجام داد. اما تا زمانی که به مکیدن ادامه میدهم، هرگز نمیتواند من را کاملاً تصاحب کند، زیرا مکیدن آزادی است.
توصیه شده:
چگونه می توانم غذاهای عالی را در جاده پیدا کنم؟
من در یوکان زندگی میکنم، مکانی دورافتاده و با غذا محدود، بنابراین در همان قایق هستم: وقتی در جاده هستم، هوس غذاهای به یاد ماندنی میکنم. برای دریافت بهترین مشاوره برای هر دو
چه پوسته ای را می توانم با پوسته نرم خود ترکیب کنم تا ترکیب زمستانی عالی داشته باشم؟
بله، این روزها می توانید با یک پوسته بسیار سبک تر از کت های زرهی سه لایه و چهار پوندی که در چهار یا پنج سال متداول بودند، کنار بیایید
آیا بهتر است زمانی که خیلی خسته هستم از تمرین صرف نظر کنم یا آن را کم کنم؟
در حالی که واکنش اولیه شما به احساس خستگی ممکن است نادیده گرفتن تمرین باشد، از باشگاه اجتناب نکنید. مگر اینکه بیمار باشید یا بیش از حد تمرین کرده باشید، الف
ظاهراً ورزشکاران چینی به دوپینگ تحت حمایت دولت اعتراف کردند
این بار چین در کانون توجه است
دوکاتی به تازگی یک دوچرخه عالی برای مبتدیان عرضه کرده است. در اینجا این است که چرا شما نباید آن را بخرید
با نصف ظرفیت موتور و نیمی از قدرت، آیا می تواند برای مبتدیان مناسب باشد؟